Filmanimu
قسمت 3 رمان عشق من جوجه اردک زیبا توجه : قبل از شروع به خواندن متن ، موسیقی را پخش کنید سپس بخوانید  n=ناکا - sh= شینا - u= یویی - y= یاکیاز روزِ بعد از معرفی فرشته ها، زندگیِ ما بطور رسمی در آ
قالب وبلاگ
نويسندگان
Zohre ارسالی: 985
زهره فیلمانیم ارسالی: 0
بهناز ارسالی: 0
آرشيو
پیغام مدیر سایت
سلام دوست من به سایت Filmanimu خوش آمدید لطفا برای استفاده از تمامی امکانات

دانلود فایل , شرکت در انجمن و گفتگو با سایر اعضا در سایت ثبت نام کنید







قسمت 3 رمان عشق من جوجه اردک زیبا

توجه : قبل از شروع به خواندن متن ، موسیقی را پخش کنید سپس بخوانید 

n=ناکا - sh= شینا - u= یویی - y= یاکی
از روزِ بعد از معرفی فرشته ها، زندگیِ ما بطور رسمی در آکادمی شکوفه ها T.F شروع شد
فرشته من یه دختر شاد و شنگول به اسم شینا ست با موهای تیره و چشمهای زمردی، و لاغر،
که در آشپزی و گیاهان دارویی مهارت خاصی داره، مکانی که برای سکونت من و شینا در نظر گرفته شده ساختمانی مجلل با تمام امکانات رفاهی در هر اتاقِ،
پنجره اتاقم رو به محوطه ای وسیع و سرسبز باز میشه،
و کمی آنطرفتر ساختمان با عظمت یویی هست که بالکن بزرگ آن با میز و صندلیهای پر زرق و برق مهمانیه ایوانی همراه با تاب تختیه سلطنتی  داخل اون قرار داره،
از همین اول چون مکان یویی از مال ما باشکوه تر بود حسودیم شد،
هر روز چندین بار از خودم میپرسم چرا...چرا، از همه چی بهترینش مال یویی باید باشه،
از زیبایی گرفته تا حتی فرشته ای که همراهشه،
یه پسر جوون مو مشکی با چشمهای خاکستری، وخوش اندام، 
با لباسهای شیک و خوش پوش، 
که به محض دیدن یویی مثل پرنسس ها با یویی برخورد کرد و بهش  ادای احترام کرد و دستش رو بوسید.
چقدر دلم میخواد جای یویی باشم،
یه دورگه آلمانی ، و خوش شانس.
برام کاملا مشخصه که وضع مالی اونها از خانواده من هم بهتره، 
که زیباترین فرشته آکادمی رو برای دخترشون برداشتن، 
صبح ها که وقت صبحونه، یویی رو همراه فرشته اش از پنجره اتاقم میبینم که چطور برای اون توی فنجونش چای میریزه،
و تا موقعی که یویی صبحانه اش رو میخوره، کنارش می ایسته،
از دنیایی که توشم احساس نا امیدی میکنم.
روز یکشنبه با شینا به گردش رفتم،
اما وقتی خواستم پول لباس زیرمو حساب کنم، 
دوباره یویی رو با فرشته اش دیدم،
که چطور برای خرید هرچیزی ازش نظرخواهی میکرد،
اون هم سینه بند و شورتکهای مارک دار رو با دقت نگاه میکرد،
و جلوی یویی میذاشت،
از ناراحتی دندونامو بهم فشردم و دستامو مشت کردم،
و با عصبانیت از فروشگاه بیرون زدم،
و به محض دیدن اولین کوچه خلوت داخل رفتم و گریه ام گرفت،
صدای شینا رو که صدایم میزد میشنیدم،
اما نمیخواستم برگردم،
 با یویی دوستِ صمیمی ام، اما...
خودم بهتر میدونم که دارم وانمود به دوست داشتنش میکنم
چطور به این وضع عادت کنم؟!
-sh- ناکا-چان،...چیزی شده؟!
-n- نـ- نه
-sh-این حالت، بخاطر یاکیا- کون، که نیست؟!
-n- هاه؟!!!
ادامه دارد

p

o



امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درباره : رمان , عشق من جوجه اردک زیبا ,

نمایش این کد فقط در ادامه مطلب برای قرار کد مورد نظر به ویرایش قالب مراجعه کنید
مطالب مرتبط
EP144
EP143
EP142
EP141
EP140
EP139
EP138
EP137
EP136
EP135

تاریخ : دوشنبه 08 شهریور 1400 نویسنده : Zohre l بازدید : 36

ارسال نظر
کد امنیتی رفرش


مطالب گذشته
» Akuyaku Reijō Nanode Rasubosu »» سه شنبه 22 آذر 1401
» The Eminence in Shadow - »» پنجشنبه 05 آبان 1401
» Bibliophile Princess »» سه شنبه 26 مهر 1401
» Peter Grill to Kenja no Jikan »» شنبه 23 مهر 1401
» Chainsaw Man »» چهارشنبه 20 مهر 1401
» titr »» چهارشنبه 20 مهر 1401
» Pod »» چهارشنبه 20 مهر 1401
» Berserk: The Golden Age »» جمعه 15 مهر 1401
» Berserk1 »» جمعه 15 مهر 1401
» Uzaki-chan wa Asobitai »» شنبه 09 مهر 1401
آمار کاربران

عضو شويد


فراموشی رمز عبور؟

عضويت سريع
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به Filmanimu مي باشد.

جدید ترین موزیک های روز



طراح و مترجم قالب

طراح قالب

جدیدترین مطالب روز

فیلم روز

Filmanimu